دلم گرفته..دوستم نداره.. از خودش نفهميدم اما از ديگران چرا... ميخوام ازش دل بكنم ولي هيچ كس كمكم نميكنه..

بهم نميگه كه راه كدومه و چاه كدومه...يك فرد اينقدر ارزش داره كه زندگيم به خاطرش تلخ بشه!! درسته.. نه...

نميخوام . . نميتونم... نميكشم... ديگه اين همه سختي بس نيست!! ديگه كي به اخر ميرسه .. ديگه كي ميتونم سرم رو براي هميشه روي خاك بذارم و از اين دنيا دل بكنم ...از كسي كه اينقدر دوسش دارم... از ... از......

خوشبحال مرده ها.. چه جهنمي چه بهشتي.. حداقل ميدونن بايد كي برن چپ كي برن راست....

ولي ما چي!!...... ما نه از اينده خبر داريم نه از اخرتمون... اخه يعني چي؟...يكي نيست زندگي رو برام معني كنه... ديگه احساس ميكنم خيلي تنها و بي كس شدم... خيلي...

هيچكس حرفمو نميفهمه... اگرم بفهمه به شوخي ميگيره...دنيــــا..زنـــدگي..عشـــق..مـــرگ...يعني اينكه تو دنيـــــا زنـــدگي كني و به خاطرعشـــق بميــــــري..

تو شكم.. نميدونم دوسم داره يا نه..اين همه توهين ..اين همه تحقير..به كي بگم....اي خدا دركم كن...

بين من و اون از زمين تا اسمون فاصلست..با اينهمه فاصله چطوري ممكنه!! اولين بار نيست.. اخرين بارم نخواهد بود كه بگم خــــــــدايا ، خـــــــــدايا كمكم كن...