خيلي سخته که بخواي با آب خوردن بغضت رو بفرستي پايين ، اما يه دفعه اشک از
چشات جاري بشه ... خيلي سخته که کسي رو دوست داشته باشي ، اما ندونه
... خيلي سخته که دوسش داشته باشي ، اما نتوني باهاش بموني ... خيلي سخته
که ازت بپرسه : حاضري باهام بموني ؟ و تو با اينکه آرزويي جز اين نداري ، فقط بخاطر
خودش مجبور باشي بگي : نه ... خيلي سخته که عزيزترين کست ازت بخواد
فراموشش کني ...
+ نوشته شده در شنبه هجدهم مهر ۱۳۸۸ ساعت 21:50 توسط فریبا
|